صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

«شعرخوانی: زاغ و کبک» و معنی شعر:

شعرخوانی

زاغ و کبک

  • شاعر: عبدالرحمن جامی
  • قالب شعر: مثنوی
  • اثر: تحفه الاسرار

 

زاغی از آنجا كه فراغی گزید                   رخت خود از باغ به راغی كشید

قلمرو فکری:

زاغی از آنجا که به دنبال آسایش و آسودگی بود، از باغ به دامنۀ سبز کوه (صحرا) کوچ کرد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

زاغ

کلاغ سیاه

فراغ

آسایش، آسودگی

گُزید

پسندید، انتخاب کرد

راغ

دامنۀ سبز کوه، صحرا

رخت

لباس، جامه، کالا، بار و بنّه

بیت ß   2 جمله سه جزئی با مفعول است

فراغ و رخت ß   نقش مفعول

باغ و راغ ß   نقش متمّم

قلمرو ادبی:

گزید و کشید ß   قافیه

زاغ و باغ و راغ ß   جناس ناقص اختلافی

راغ و فراغ ß   جناس ناقص افزایشی

واج آرایی مصوّت بلند «ا»

رخت کشیدن ß   کنایه از راهی شدن، سفر کردن

رخت داشتنِ زاغ ß   تشخیص و استعاره

مفهوم بیت:

مهاجرت

تغییر مکان برای آسایش بیشتر

 

دید یكی عرصه به دامان كوه                 عرضه ده مخزن پنهان كوه

قلمرو فکری:

در دامنۀ کوه، دشتی پُر از سبزه و گُل دید که زیبایی های پنهان کوه را به نمایش می گذاشت.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

دامان

دامنه

عرضه ده

نشان دهنده

مخزن

گنجینه

عرصه

میدان، فضا، جای وسیع

عرضه

ارائه، نمایش، نشان دادن

بیت ß   2 جمله

زندگانی ß   نقش مفعول

قلمرو ادبی:

دامان و پنهان ß   قافیه (کوه ß   ردیف)

عرصه و عرضه ß   جناس ناقص اختلافی

دامان کوه ß   اضافۀ استعاری و تشخیص

واج آرایی مصوّت کوتاه «ــِـ» (کسره)

مفهوم بیت:

توصیف زیبایی های دامنۀ سبز کوه

انعکاس درون در بیرون

 

نادره كبكی به جمال تمام                      شاهد آن روضه فیروزه فام

قلمرو فکری:

کبک بسیار زیبا و کمیابی در آن باغ فیروزه ای بود

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

نادره

کمیاب، بی همتا، بی نظیر

جمال

زیبایی

تمام

کامل، درست، بی عیب

روضه

باغ، گلزار

شاهد

زیبارو، معشوق، گواه، مشاهده کننده

فیروزه فام

به رنگ فیروزه، فیروزه رنگ

بیت ß   1 جمله

مصراع دوم ß   مسند

فعل «بود» به قرینۀ معنوی حذف شده است

شاهد روضه ß   ترکیب اضافی

آن روضۀ فیروزه فام ß   دو ترکیب وصفی

قلمرو ادبی:

تمام و فام ß   قافیه

شاهد ß   ایهام:

  • 1- زیبا رو
  • 2- مشاهده کننده

جمال و شاهد ß   مراعات نظیر (تناسب)

مفهوم بیت:

توصیف تناسب و زیبایی های کبک

 

هم حركاتش متناسب به هم                 هم خُطواتش مُتقارِب به هم

قلمرو فکری:

حرکات کبک هماهنگ و دارای تناسب؛ و گام هایش نزدیک به هم و موزون بود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

متناسب

دارای تناسب و هماهنگی

خُطوات

جم خُطوه، گام ها، قدم ها

متقارب

نزدیک به هم، در کنار هم

بیت ß   2 جمله

حذف فعل «بود» در پایان هر دو جمله به قرینۀ معنایی

حرکات و خطوات ß   نقش نهاد

متناسب و متقارب ß   نقش مسند

قلمرو ادبی:

متناسب و متقارب ß   قافیه (به هم ß   ردیف)

هم ß   آرایۀ تکرار

واج آرایی حرف «ت»

متقارب بودن خطوات ß   کنایه از جذاب بودن

ترصیع (مخصوص رشته انسانی)

مفهوم بیت:

جلوه گری کبک

توصیف جذابیت رفتار و حرکات کبک

 

زاغ چو دید آن ره و رفتار را                    وان روش و جنبش هموار را

قلمرو فکری:

زاغ وقتی آن حرکت ها و رفتار موزون و هماهنگ کبک را دید ...

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

ره و رفتار

شیوۀ راه رفتن

جنبش هموار

حرکات هماهنگ

بیت ß   2 جمله

حذف فعل «دید» به قرینه لفظی

قلمرو ادبی:

رفتار و هموار ß   قافیه (را ß   ردیف)

واج آرایی حروف «ر» و «ا»

ره و رفتار و روش و جنبش ß   مراعات نظیر (تناسب)

 

بازكشید از روش خویش پای                 در پی او كرد به تقلید جای

قلمرو فکری:

از رفتار خود دست کشید و از کبک تقلید کرد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

در پی

به دنبال

بیت ß   2 جمله سه جزئی با متمم است که به شیوۀ بلاغی آمده اند

قلمرو ادبی:

پای و جای ß   قافیه

باز کشیدن پا ß   کنایه از ترک کردن

در پی کسی پای جای کردن ß   کنایه از تقلید و پیروی

پای و جای ß   جناس ناهمسان

پای و پی ß   جناس ناقص افزایشی

واج آرایی حرف «ش»

پی ß   ایهام تناسب:

  • 1- دنبال
  • 2- ردّ پا: که با پا تناسب دارد

مفهوم بیت:

تقلید کورکورانه

 

بر قدم او قدمی می‌ كشید                    وز قلم او رقمی می‌ كشید

قلمرو فکری:

زاغ به دنبال گام های متناسب کبک قدم برمیداشت و سعی می کرد از حرکات او تقلید کند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

رقم

خط، نوشته

رقم کشیدن

نوشتن، نقاشی کردن

قدم کشیدن

راه رفتن

بیت ß   2 جمله

قدم ß   نقش مفعول

رقم ß   نقش مفعول

قلمرو ادبی:

قدمی و رقمی ß   قافیه (می کشید ß   ردیف)

قدم بر قدم کسی کشیدن و از قلم کسی رقم کشیدن ß   کنایه از تقلید کورکورانه

قلم و رقم ß   مراعات نظیر

واج آرایی حروف «م» و «ی»

قدم و قلم ß   جناس ناهمسان

قلم ß   مجاز از نقش و نوشتن

رقم کشیدن زاغ از قلم کبک ß   تشخیص و استعاره

بیت موازنه دارد (مخصوص رشتۀ انسانی)

مفهوم بیت:

تقلید کورکورانه

 

در پی اش القصّه در آن مرغزار              رفت بر این قاعده روزی سه چار

قلمرو فکری:

خلاصه اینکه زاغ در آن دشت برای مدّتی از کبک تقلید کرد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

در پیِ

به دنبالِ

القصه

خلاصه، به هر حال

قاعده

روش، شیوه

چار

مخفّف چهار

روزی سه چار

سه چهار روز

مَرغزار

سبزه زار، زمینی که دارای سبزه و گل های خودرو است

بیت ß   1 جمله به شیوۀ بلاغی

القصه ß   نقش قید

قلمرو ادبی:

مرغزار و سه چار ß   قافیه

در پی کسی رفتن ß   کنایه از تقلید

سه و چهار ß   مراعات نظیر (تناسب)

مفهوم بیت:

تقلید کورکورانه

 

عاقبت از خامی خود سوخته                  رهرَوِی كبك نیاموخته

قلمرو فکری:

سرانجام از بی تجربگی خود، زیان دید و در آخر هم نتوانست شیوۀ راه رفتنِ کبک را بیاموزد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

عاقبت

سرانجام

از

به خاطرِ

خامی

نادانی، ناپختگی

سوخته

زیان دیده

رهروی

راه رفتن، تقلید

بیت ß   2 جمله

قلمرو ادبی:

سوخته و نیاموخته ß   قافیه

خامی ß   کنایه از نادان و بی تجربه بودن

سوختن از خامی ß   تناقض (پارادوکس یا متناقض نما)

خام و سوخته ß   تضاد

واج آرایی حرف «خ»

مصراع اول ß   کنایه از ضرر کردن و زیان دیدن

مفهوم بیت:

اثرات منفی تقلید کورکورانه و ضررهای آن

 

كرد فرامش ره و رفتار خویش                ماند غرامت زده از كار خویش

قلمرو فکری:

زاغ با این تقلید کورکورانه، رفتار و شیوۀ راه رفتن خود را نیز فراموش کرد و از این کار، بسیار پشیمان شد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

فرامش

مخفّف فراموش

غرامت زده

تاوان زده، کسی که غرامت کشد، پشیمان

بیت ß   2 جمله به شیوۀ بلاغی

قلمرو ادبی:

رفتار و کار ß   قافیه (خویش:ردیف)

ره و رفتار و کار ß   مراعات نظیر (تناسب)

واج آرایی حرف «ر»

مفهوم بیت:

اثرات منفی تقلید کورکورانه و ضررهای آن


سایر مباحث این فصل